آهنگ راهب به نام هفت سین

حولن حالنا رفتی بعد هفت ماه گذشت و گذشت این عشق بین ما
تا جایی که کشید به فحش و نفرت نشد که باشی پیشم سال نود و نه
سال تحویل میشه اما بدون تو از همین الان هفت سینم به راهه
سین اول ساعته چشام خیره به دیواره هی و ساعت و هی ساعت هزار و یه ساعت
سین دومم میشه سیگارای مورم آخه دو سال میشه حدودا که از تو دورم
سیگار و هی سیگار نگام خیره به اون دیوار که اسم نازنین رو با اشک و خون نوشتم
سین سومم این سردردای لعنتی یعنی سرم تیر میکشه بدون هیچ علتی
تو عامل این میگرن عصبی قبلا خفیف بود هه الان خیلی شده شدید
سین چهارم یعنی صدای بی حالم میدونم با صاده ولی ببخش اینبارم
اگه مغزم داغونه و صدامم پر خشه نگاه های خستم همیشه رو به فرشه
من واسه ی تو حنجرمو دادم به خدا بجز صدام هیچی واسه دادن نداشتم
صدایی که دیگه هیچوقت واضح نیست اسمت که میاد یهو پلکام میشن خیس
سین پنجم یعنی سرفه های سینم بغض نبودنت فشار میاره به سینم
سینه ی من پره اشک و آه و گریه سینه ی تو پره از حرفای نگفته
سین شیشم بزار به پا ثانیه هایی که تو بغلش بودی بهم دوستت دارم گفتی
سین هفتم باید برم سینه ی قبرستون سلام ویژه منو به عشق جدید برسون
تموم شد آخرین آهنگ نود و هشت روی اعلامیه زدن که راهب درگذشت
گذشت و گذشت و ما معروف نشدیم تشکر ازاون هودارایی که هیچوقت نداشتیم